☂ ميمونيم تا ابد ☂

پنجره ها کلافه اند از سنگینی ِ نگاه منتظرم اگر نمی آیی ، اینقدر پنجره ها را زجــــر ندهم ، چشم هایم به جهنم

خانـ ه لینـ ک ایمیـ لـ پروفایـ لـ طـراح

 ما دو مسافر!

 و یک جاده  !

سکوت ممتدی که می خوانیم ( من که پاشایی میخوانمینگا همه عمر)...

درو پنجره ها رو قفل کردیم  !

پست مطلب جدید و اینا هم درش بسته اس تا وقتی یه آدرس خوشمل پیدا کنیم   !

بی زحمت مراقب خونه ی دل ما باشین کسی نیاد دزدی *:)

راهی سفریم  !

دعای خیرتون بدرقه ی راهمون  !

بعله ! پشت سرمون هم آب بریزین زودی برگردیم ، آدرس جدید رو بذاریم *:)

حلال کنین بداخلاقیا و بدیامون رو *:)

سوغاتی هم تعطیل جیبمون خالیه *:)

دلمون براتون تنگ میشه *:)

 

آرزویی نوشت :کآم دنیــــــــــــــــــــــ *:)ـــــــــــــــــآتون نـــــــــــــــــآرنـــــــــــجی

♥ چهار شنبه 27 آذر 1392 22:34 بـ ه دستانــ مــــــ●•.ــــــآ ♀♥♀ تــَــــــــ{ آ } ♥


 
مآه من بتاب

گیسوی سیاه شب بر هم زدنی ست

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

 فبای الا ربکما تکذبان... این همه زیبایی که نقش زدی بر پهنه ی این عالم ، جعبه ی آبرنگت تمامی ندارد ؟*:)

از اعماق وجودی نوشت :میگن هر رفتنی اومدنی داره،گویا ما برگشتیم ، به اون روزای خوب خوب البته اگر خدا بخواهد !

 بسیار تنهایی باید تا پخته شود خامی،حالا من پاییز پخته شدم یا هنوز خامم خدا داند*:)

 دنیای این روزهاتون نااااااااااارنجی بارون *:) داریم بهتر ازین؟  اصا داریم ؟*:)

 

♥ چهار شنبه 27 آذر 1392 22:3 بـ ه دستانــ مــــــ●•.ــــــآ ♀♥♀ تــَــــــــ{ آ } ♥


جغرافیا بلدی  ?؟

حوّاس نگاهت را تازه کن ،

در مشرقِ چشمانت طلوع کرده ام ...

مهلایی شرمسار نوشت : اگه عین من باشین که هنوز دست چپ و راستتون رو با النگوهاتون میشناسین ...

خو چیه ؟؟؟

خدا خیر النگوها و مادر و پدر پولدار رو بده *:)...

♥ چهار شنبه 27 آذر 1392 21:55 بـ ه دستانــ مــــــ●•.ــــــآ ♀♥♀ تــَــــــــ{ آ } ♥


 
چگونه چشم از نگاهت بردارم ?؟

لب وا می کنی ،

گنجشک از نگاهت پرواز می کند ،

و من از لبانت سیب می چینم ...

دخملی کلّش رو  ناااارنجی نوشت : عاقا من از این برگ های نااارنجی دخمله می خوام ...

                            پآییز آمدست که خود را ببارمت        پآییز لفظ دیگر "من دوست دارَمَت"                      

*  میشه بارون بباره و خواب باشی ؟ مرسی از همکاری پاییز و بارون برای اینده ! *:)

**  برین زیر بارون و بذارین قطراتش محکم بیفته رو صورتتون *:) نارنجی ترین کار ممکنه! *:)

خوشحالی نوشت : خدایا مرسی که بالاخره ابرا رو بارونی کردی ، مرسی*:)

بارون پائیزی سیروان خسروی را زمزمه می کنیم همه عمر *:) ...

♥ چهار شنبه 27 آذر 1392 21:45 بـ ه دستانــ مــــــ●•.ــــــآ ♀♥♀ تــَــــــــ{ آ } ♥


 

دستِ برگ را ، در دستِ باد

دستِ ساحل را ، در دستِ آب می‌بینم 

و دست‌هایم در جیب ، به تو فکر می‌کنم

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

♥ چهار شنبه 27 آذر 1392 21:39 بـ ه دستانــ مــــــ●•.ــــــآ ♀♥♀ تــَــــــــ{ آ } ♥


 

برگها

تنها سهم جاده از دستان پاییز بود

وقتی

قاصدکان ناگهان عاشقت شدند.

 

* قاصدکان هنوز هم خوش خبری می کنند در گوش باد! بی تو مـــــــبآد هــرگز!

+ نازنینا ما به تو ناز جوانی داده ایم       دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا ؟       

+راستی ،راستی، پرچم والیبالیستامـــــ"کاشان"ـــــــون بالاست ! *:)

+ اندر احوالات امروز من :غرغرو گشته ام خفن ! *:)

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

♥ سه شنبه 26 آذر 1392 19:33 بـ ه دستانــ مــــــ●•.ــــــآ ♀♥♀ تــَــــــــ{ آ } ♥


چروکیده درخت

خبر از انحطاط جنگل می داد 

وقتی درست 

آسمان ِ بالای ِ سرش 

ابری بود!

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

 دخملی روان پریشی نوشت : الو ؟هواشناسی ؟ میشه بگین دمای دل مشترک مورد نظر ما دقیقا چند درجه سانتیگراده ؟ مه رقیق داره ؟ طوفان ؟موّاج ؟رعد و برق ؟برف ؟ یا باااااارون ؟

بی نهایت و بی حد و حصر طلبی آدما شامل همه چیز می شه، حتی تعداد مرغ های همسایه که غآزن!والا!

دوست دارم هر چی نی نی تو این دنیاست رو بخوووولم ، مبین*:) هم رو دیگه که نَگین !

دست از طلب ندارم تا کام من برآید! باید بربیاد اصلن !شک نکنین ، نیت خالص کنین در عوض .

♥ سه شنبه 26 آذر 1392 19:21 بـ ه دستانــ مــــــ●•.ــــــآ ♀♥♀ تــَــــــــ{ آ } ♥


 

به هجوم واژگان 

برخلاف جاذبه زمین فکر کن!

به عروج سیب 

وسقوط انسان ...

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

♥ سه شنبه 26 آذر 1392 18:45 بـ ه دستانــ مــــــ●•.ــــــآ ♀♥♀ تــَــــــــ{ آ } ♥


 

جادّه،باریک تر می شود ،

نگاه می کنم، به عبور ِ غیرقانونی عقل 

دور از چشم ِ خواب آلوده ی  دیده بان های منطق

و ماشه ای که احساس را شلیک می کند ،

به دکه ها ، که با تیتر "هیس، احساس ها فریاد نمی زنند"

از خواب بیدار می شوند!

 

 

♥ سه شنبه 26 آذر 1392 18:40 بـ ه دستانــ مــــــ●•.ــــــآ ♀♥♀ تــَــــــــ{ آ } ♥


من مهلا از نبودنش مجهول شده ام این روزها ...

این روزها احساس می کنم عجیب شده ، یا روزهایم یا خودم!

با یقین می گویم اگر یک تست خودشناسی در دستم باشد، مطمئنا بین دو گزینه مدام شک می کنم و آخر گزینه اشتباه را تیک می زنم! به این احساس کاملا مَن در آوردی می گویند:خودنشناسی !

این احساس جالب و ناشناخته در سرزمین فتوحات من ، جایش شاید دامنه ها باشد،شاید اگر کشفش کنم قلّه را از آن خود کند، این حس های مرموز که به همه چیز شبیه اند و به هیچ چیز شبیه ، باعث اختلال حواس هم می شوند حتی ! نه آن اختلال حواسی که زیر گمشدگآن آگهی های روزنامه می زنند!

مثلا امروز از صبح علی الطلوع که بی خوابی به سرمان هجوم آورد وسر به سنگ خورده میلش به نوشتن کشید تا همین ساعت(18:43)من روی صفخه ی ایکس پارگراف ایگرگ مانده ام!

مدام در حال انواع و اقسام مشتق گیری و ایهام تشبیه ام و قضیه سوار کردن بر فرق سر ِ مسائلم،مگر دستم به این لاگرانژ و گرادیان و سهراب سپهری و ماث نرسد !

نمی خواستم دیگه مطلب بذارم اما خسته شدم از اینکه همش تو دفترم بنویسم ...

خیلی وقته مطلب نذاشته،خب اون غرورش رو به خاطر من نمیشکنه، حتما من باید بذارم تا اون هم بذارم ، دارم دیوونه میشم ، هی دختر ، مهلا خانم تو که اینجور آدمی نبودی ...

مثل وقتی که نمی توانی حالت  را بر اساس غلظت مولی بیان کنی ، باز هم این احساسات و حالت ها جزو مجهولات هستند !

انسان که باشی باید مرز بین خیلی فازها را بلد باشی ،بدانی کدام حس را محصور کنی و کدام را با کاتالیزور سریع تر به مقصد برسانی !

 

مثلن بدانی وقتی سردرگمی، اسمش را بی حوصلگی نگذاری.وقتی مضطربی اسمش را عصبانیت نگذاری؛وقتی نمی شناسی بقیه هم دچار دردسر می شوند و گمراه!

 

وقتی ندانی کی باید مغرور باشی و کی دل بسوزانی!

وقتی ندانی دو دوتا نکردن هایت مساوی با کلی خیال ِ بد است!

 

خیلی وقت بود شیمیست بازی در نیاورده بودم ، دلم برای دنیای مولکول و ماده و آزمایشگاهی که می دانی حرکت بعدی مولکوهایت و رفتارشان چیست تنگ شده بود، دنیای پاکی دارند!

 

خسته شدم ...

من باید بریم به دریا برسم ... دریا کجاست حالا، خبردارین؟ *:)

هذیان گویی و این تب نویسی ها را بذارین به حساب خالی نبودن عریضه ،قحطی در من بیداد می کند ! عشق لطفا ...

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

♥ سه شنبه 26 آذر 1392 18:28 بـ ه دستانــ مــــــ●•.ــــــآ ♀♥♀ تــَــــــــ{ آ } ♥




طراح : صـ♥ـدفــ